جمعه، اسفند ۳۰، ۱۳۸۷
مرگ مشکوک یک زندانی سیاسی دیگر در زندان اوین
زنده یاد امید رضا میر صیافی
ش: 22-87
تنها پس از گذشت دو هفته از مرگ سراسر ابهام زنده یاد امیر حسین حشمت ساران بار دیگر صدای زنگ تلفن کمیته خبر از مرگ یک زندانی سیاسی در زندان اوین می دهد.
خبری که حتی شنیدن آن هم سراسر وجود هر انسان بیداری را پر از سوال می کند چرا یک جوان 29 ساله در زندان به سر می برد؟ چرا هر انتقادی از علی خامنه ای اینگونه هزینه اش سنگین است؟ چرا در زندان بزرگ پایتخت اندک امکانات پزشکی وجود ندارد؟ چرا مسئولین قضایی نظام جمهوری اسلامی در برابر این خبر و ده ها خبر مرگ زندانیان سیاسی سکوت میکنند؟ چرا هیچ کس پاسخگو نیست؟ چرا هیچ زندانی دیگری به این سبک جان خود را از دست نمیدهد؟ آیا سکوت و در نهایت شبانه به خاک سپردن زندانی و ممانعت از کالبد شکافی تئوری قتل زندانی را در ذهن نمی پروراند؟
اعضای کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی در ایران با اعتراض به حکم صادره علیه امید رضا میر صیافی و نگهداری این فرد با شرایط نامناسب جسمی و روحی در زندان اوین که منجر به مرگ وی گردیده علاوه بر مسئولین قضایی جمهوری اسلامی علی خامنه رهبر این حکومت را که هر گونه انتقادی از وی اینگونه عواقبی در بردارد را مجرم دانسته و خواهان محاکمه وی و کلیه سران جمهوری اسلامی به اتهام جنایت علیه بشریت در دادگاهی بین المللی می باشند.
مرگ مشکوک و راز آلود زنده یادان زهرا کاظمی، اکبر محمدی، ولی الله فیض مهدوی، امیر حسین حشمت ساران وهزاران مورد مشابه دیگر، سکوت مطلق دستگاه قضایی نظام اسلامی و ابراز خرسندی دادستان کل این حکومت از مرگ اکبر محمدی دانشجوی در بند، خواه نا خواه ما را بر آن داشته تا باور کنیم حکومت جمهوری اسلامی با مهیا کردن شرایط و برنامه ای مدون قصد دارد کلیه زندانیان سیاسی را از بین ببرد.
حکومتی که در سال 67 بیش از 4 هزار زندانی سیاسی را از بین می برد و هیچ اعتراض بین المللی را متوجه خود نمی بیند یقیناً با این تجربه موفق کشتار امروز به شیوه ای دیگر قصد تکرار این جنایت دهشتناک را دارد.

در حکومتی که غیر مسلمان کسی است که به نظام اسلامی معتقد نیست و مسئولین آن دست جنایتکار بزرگ قرن عمیر بشیر را به خاطر کشتار غیر مسلمانان در دارفور می فشارند نباید انتظار داشت که پزشک بهداری زندان اوین شرافت خود و سوگند پزشکی اش را زیر پا نگذارد و به امید رضا میر صیافی وبلاگ نویس بی گناه کمک رساند.
ما نگران زندانیان سیاسی چون بهروز جاوید تهرانی هستیم و از اینکه نظام جمهوری اسلامی قصد از بین بردن امثال این زندانی خستگی ناپذیر را نداشته باشد مطمئن نیستیم.
جای بسی تعجب دارد وقتی این مسئولین این کشور که مخوف ترین زندان ها در سراسر جهان را در خود جای داده به وضعیت حقوق بشر در بازداشتگاه هایی چون گوانتانامو اعتراض میکنند. آری تنها تفاوت زندانیان گوانتانامو و زندانیان سیاسی در ایران این است که زندانیان سیاسی ما به مانند بازداشت شدگان گوانتانامو خوی حیوانی نداشته و به نام اسلام دست به کشتار نمی زنند. در چنین حکومتی کسی که به دیکتاتوری حاکم معتقد نباشد باید بمیرد و این معنای حقوق بشر در ذهن سران جمهوری اسلامی است.
ما قوه قضاییه، رئیس سازمان زندان ها، مدیر زندان اوین و به طور کلی حکومت جمهوری اسلامی را بابت عدم توجه به جان انسان های در بند مقصر دانسته و قصد داریم با ایجاد کمپین بین المللی علیه این نظام و مسئولین آن به دادگاه لاهه شکایت کنیم. در این راه نیازمند کمک های فعالین حقوق بشر در سراسر جهان هستیم.

دفتر تشکیلات
تهران 29 اسفند 87