شنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۱
با اتحاد و مبارزه جنبش جوانان و دانشجويان پيروز است
كميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي
شنبه ۱۷ فروردين ۱۳۸۱
اتحاد و مبارزه براي پيروزي
۱۳۸۱.۱.۱۷ ايران و جهان
كميتة دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي، روز پنج‌شنبه با صدور اطلاعيه‌اي در تهران، زير عنوان «با اتحاد و مبارزه جنبش جوانان و دانشجويان پيروز است» جريان سوم در ايران را براي حاكميت يك جريان خطرناك دانست و نوشت: اقتدارگرايان، ديگر دريافته‌اند كه جريان سوم را نمي‌توانند به راحتي مهار و از مسير خارج كنند و به اين لحاظ دست به سركوب مي‌زنند.
متن اطلاعيه به اين شرح است:
كميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي
به نام خداوند جان و خرد
با اتحاد و مبازه جنبش جوانان و دانشجويان پيروز است
از جريان سوم حرف و حديث‌هاي فراواني بر زبانها جاري است. ديگر جريان سوم براي حاكميت يك جريان خطرناكي محسوب مي‌شود. گذشته از اينكه چگونه و با چه روشها و استراتژي‌هايي بايد جريان سوم را قوت داد و تداوم بخشيد. لازم است كمي هم به موانع سر راه جريان سوم بپردازيم و از سركوب مبارزان و آزاديخواهان سخن بگوييم.
در طول چند سال اخير جريان سوم هزينه فراواني را براي تداوم راه خود پرداخته است، كه نگاهي به تحولات و وقايع چند سال اخير اين موضوع را آشكار مي‌كند. در اين راه، آزاديخواهان و مبارزان شرايط دشواري داشته‌اند و به سختي موانع را پشت سر گذاشته‌اند و هنوز هم هستند بسياري از آنها كه همچنان در زندانهاي رژيم بسرمي‌برند و يا در راه زندانها هستند.
اقتدارگرايان ديگر دريافته‌اند كه جريان سوم را نمي‌توانند به راحتي مهار و از مسير خارج كنند و به اين لحاظ دست به سركوب مي‌زنند. البته خود آنها هم دريافته‌اند كه دير فهميده‌اند و اين دست و پا زدنها تنها مدت اندكي آنها را نگه خواهد داشت و بس.
اين موضوع را آنها اعتراف كرده‌اند و حتي به آقاي «محسن صادقي» يكي از اعضاي جبهه دمكراتيك ايران در زمان بازجويي‌هايش در زندان 59 گفته‌اند كه، ما مي‌دانيم در ايران تغيير و تحول اساسي به وجود خواهد آمد، اما نخواهيم گذاشت شماها و امثال نيروهاي جبهه دمكراتيك ايران آن روز را ببينند.
در اين جهت آنها از يك سال پيش پرونده سازيها و اقدامات خود را شروع كرده‌اند و ديديم كه در اين مدت «مهندس طبرزدي» و نيروهايي از «جبهه دمكراتيك ايران» از جمله «پرويزصفري»، «كورش صحتي»، «محمود شوشتري»، «سعيد كاشيلو»، «حميدرضا مبين»،«فرهاد كهنداني»،«سپيده پورآقايي»،‌ «محمود بردبار»، «مهدي حقاني»، « مهدي سنجري باف» (كيانوش)، «محسن صادقي نور»، « فرزاد حميدي»، «آذر فدايي»، «رضا مهرگان»، «مهدي بني عامريان»، «پيمان پيران»، «مصطفي پيران»، «فضل‌الله مشايخ»، «حميد عليزاده» و چند تن ديگر از جمله صاحب اين قلم را به زندانهاي غيرقانوني كشاندند و يا عده‌اي ديگر را به بيدادگاهها سپردند كه آقايان «سيدجواد امامي» و «محمد مسعود سلامتي» از جمله آنان هستند. اين كافي نبود و آنها تلاش كردند ساير فعالان را هم شناسايي كنند و اين شد كه به دفاتر شهرستانها نيز هجوم بردند و آقايان «حسن جواني»( ساوه)، «علي كرم زاده» (شيراز)، «كامبير دلجوان» (تبريز)، «علي اكبر رحيم فر» (ياسوج)، «محمدعلي كريمي پور»‌(بندرعباس)، «سياوش حاجي حسن» (آذربايجان غربي) و ... دستگير و يا براي عده‌اي پرونده سازي كردند. در واقع اقتدارگرايان درصدد هستند با قلع و قمع نيروهاي فعال جريان سوم آن را ناكارآمد كنند و چون كه موفق به حذف اين نيروها نمي‌شوند و با زندان و شكنجه نتيجه نمي‌گيرند، وارد حريم خصوصي آنها مي‌شوند و تلاش مي‌كنند با تهديد و ارعاب نتيجه بگيرند.
در اين خصوص باز لازم است از آقاي «صادقي» نام ببرم كه دائما بعد از آزادي از زندان به صورت تلفني مورد تهديد و ارعاب قرار مي‌گيرد و از او مي‌خواهند تا دست از مبارزه بردارد.
آقاي «صادقي» در زندانهاي 59 و 209 هم زير بدترين فشارها بود. آقاي «مهدي سنجري» ديگر عضو جبهه دمكراتيك ايران كه در حال حاضر در بند 3 اوين است، وضعيت مشابهي داشت. آقاي «سنجري» ماهها در سلولهاي انفرادي زندان 59 به سر برده است. بازجويان از آقاي «سنجري» و آقاي «صادقي» مي‌خواستند تا عليه جبهه دمكراتيك ايران و جبهه متحد دانشجويي اقرار بگيرند. مد نظر بازجويان اين بود كه بايد آنها مي‌نوشتند به جرياني كه وابسته هستند وارد فاز مسلحانه شده است. بازجويان بويژه از آقاي مهندس «طبرزدي» و اينجانب ياد كرده و مي‌خواسته‌اند تا آنها بنويسند كه ما وارد فاز مسلحانه شده‌ايم. در واقع اين يك پرونده سازي بود براي ضربه زدن به جريان سوم كه خوشبختانه دوستان ما زير بار نرفته‌اند. بخصوص كه آقاي «سنجري» با شعارهايي كه در سلول انفرادي ميداد، سرسختي خود در مبارزه را نشان مي‌داد.
اين تلاشها و مجاهدتها در حالي صورت مي‌گيرد كه خانواده اين كوشندگان راه آزادي، در اثر فشارهايي كه متحمل مي‌شوند وضعيت رواني و رفاهي مناسبي ندارند و خودشان و خانواده‌هايشان در سخت ترين شرايط ناچار به تحمل اين دشواريها هستند. اما متاسفانه جناحهاي سياسي و اپوزيسيون داخل و خارج كشور هنوز به يك اتحاد و انسجام اساسي دست نيافته‌اند و همچنان شاهد تشتت و پراكندگي‌ نيروهاي مبارز هستيم كه در واقع مبارزات آزاديبخش و جنبش آزاديخواهي را با مشكلات اساسي روبرو مي‌كند.
لازم است همه گروهها و احزاب مخالف و مبارز به حمايت از مبارزان بپاخاسته و ياري‌گر جنبش آزاديخواهي و جريان سوم باشند.
مطمئنا كوشندگان راه آزادي نه اهل معامله هستند و نه اهل مماشات.

زنده باد آزادي برقرار باد دمكراسي گسسته باد زنجير استبداد

حسن زارع زاده اردشير دبير كميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي و عضو شوراي مركزي جبهه متحد دانشجويي